💙 ترس یا تصمیم
🌸 هیچ‌وقت به‌خاطر ترس از حرف مردم یا هر چیز دیگه‌ای، عجولانه تصمیم نگیر!
ممکنه بگن: «داره ترشیده میشه»
«داره سنش میره بالا باید یه فکری به حال خودش کنه»
بعضی وقتا همین حرفا باعث میشه یه تصمیم بگیری! شاید از ترس اینکه «نکنه واقعاً دیگه واسم خواستگار نیاد؟!» به خودت میگی: «باید به فکر باشم که سنم داره میره بالا»
🌸 شاید تو شرایطش قرار نگرفتی؟ ولی اگه تو باشی چیکار می‌کنی؟
«۳۲ سالمه و یه خواستگار دارم که ۶ سال ازم کوچیک‌تره! خودم به‌خاطر سنش مخالفم ولی چون از اقوام هست خانوادم موافقن»
با خودت فکر کردی چرا خانوادت موافقن؟ خانواده به‌خاطر اینکه اقوام هست موافقن یا به‌خاطر اینکه سنت داره میره بالا؟
نکنه ته دلت ترسیدی؟ شاید به‌خاطر همین باشه که الان مردد شدی؟
🌸 همین خانوم می‌گفت: «درسته ۳۲ سالمه ولی چهرم اصلاً این رو نشون نمیده» شاید به‌خاطر این ترس، داره تقلا می‌کنه که همسان‌سازی کنه! یه جورایی بخواد واسه خودش دلیل بتراشه که می‌تونم باهاش ازدواج کنم.
تصمیم نادرست همیشه نادرسته، فقط حواست باشه بی‌گدار به آب نزنی. اصلاً شاید همون‌طور که تو میگی: مورد خوبی باشه!
🌸 حتماً پیش خودت میگی درسته سنش پایینه ولی شخصیتش کامله، منم که چهرم جوونه و مشخص نمیشه اختلاف سنی‌مون. ولی من میگم: لااقل با کسی مشورت کن که بعداً پشیمون نشی! بعداً به خودت نگی: از اولش نباید با این ازدواج می‌کردم!
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_خانواده
