💙 بهانهتراشی
🌸 مجرد و اهل یه خانواده آبرودار هستم! طرف هم خودمو هم خانوادهمو میشناسه چون تقریباً از یه محل هستیم! چادریام چون خودشم خیلی روی این موضوع تأکید داره! الان تقریباً سهساله باهاش دوستم! پسر خوبیه و همه شرائط ازدواجو داره؛ خونه، ماشین و شغل و تحصیلات! غیر این با کس دیگهای نبودم! ولی از اول قصد ازدواج با منو نداشت! فکر میکرد منم مثل بقیه دوست دختراش هستم یه وقتایی میخواست شیطونی کنه و یه کارایی انجام بده ولی من بهش اجازه نمیدادم و برخورد میکردم! وقتی این حالت منو دید کمکم عاشقم شد و دلش پیشم گیرکرد و الان خیلی دوستم داره!
🌸 از خانوادش تنها برادراش میدونن ولی مادرش نمیدونه که ما باهم دوستیم، فقط در همین حد میدونه که یکیو به فلان اسم میخواد ولی مادرش با اینجور ازدواجا مخالفه! البته خانواده منم از رابطه دوستیمون خبر ندارن! منتظر بودم بیاد جلو و واسه خواستگاری اقدام کنه ولی مدام عقب میانداخت! منم میدونستم که خانوادش اصرار دارن که با دختر خالش ازدواج کنه ولی اصرار کردم بالاخره قرار شد بیاد خواستگاری! گفت به خانوادت اطلاع بده همه چی حله! یه هفته قبل از خواستگاری دختر خالش اومد در خونمون و گفت: دلم واست میسوزه، این قبلاً باهام دوست بود و بهم قول داد که میاد خواستگاری ولی زیرش زد! خواستم بهت بگم که مثل من نشی!
همه چی رو بهش گفتم و خواستم که رابطهمون بهم بخوره، اصرار داشت که از حسادتش اومده بهت دروغ گفته!
🌸 واقعاً منو دوست داره! چند روز بعدش زنگ زد و کلی از پشت تلفن گریه میکرد و میگفت: از اون روزی که اون حرفا رو بهم زدی، اومدم مشهد ولی هر کار میکنم نمیتونم ازت دل بکنم! اگه بازم میخوای کات کنی همینالان خداحافظی کن دیگه نه من، نه تو! دوباره اومده بود و میگفت نمیتونم فراموشت کنم، دوباره باهم رابطه داریم ولی مدام بهش شک میکنم، همش باهام دعوا میکنه که من شکاک و بدبین تبدیل شدم! الان هرچی منتظرم که بیاد نمیاد! میگم چرا نمیای؟ میگه: تا وقتی اینطور هستی نمیتونم بیام! آخه نمیشه که زندگی آیندهمون اینطور باشه همش شک و بدبینی!
🌸 چرا دختر با اینکه میدونه ازدواج با این شخص مناسب نیست بازم اصرار داره؟ آخه اینهمه دوست داره، یعنی اینو متوجه نمیشه که همچین آدمی یه جا بند نیست.خاصیت «درگیری عاطفی» «گرایش عاطفی» همینه! با اینکه اطلاعات مغایر با ازدواج داره، میدونه واسش بده ولی بااینوجود میخواد رابطه تبدیل به ازدواج بشه! کم نیستن افرادی که چنین اتفاقی واسشون میافته! اینجا دیگه «شناخت» کار نمیکنه، این گرایش و درگیری عاطفی هست که داره کار میکنه! آمار میدانی همین رو نشون میده! طرف معتاده، دختره اینو میدونه ولی چون درگیره بازم قبول میکنه! صددرصدر اینجور افراد که قبلش رابطه داشتن مطلع بودن ولی بهخاطر درگیری بازم وارد رابطه ازدواج شدن!
🌸 هدف این پسر از اون شیطنتهایی که میکنه کاملاً واضحه! خود دختر هم میگه: این پسر اولش فکر میکرد منم مثل بقیه دوستاش هستم، یه وقتایی شیطنت میکرد ولی من محلش نمیذاشتم واسه همین عاشقم شده! اما هدف پسر تنها «بهره» یا «بهره جنسی» از دختره و میخواد این اتفاق بدون ازدواج محقق بشه! نشونهی اینجور آدما «تراشیدن مانعه» میدونه طرف بهش وابسته هست، میدونه که طرف دچار درگیری عاطفی شده ولی تا الان حاضر نشده که وارد رابطه جنسی بشه، حالا میخواد بدون ازدواج به دستش بیاره! این دختر منتظر ازدواجه و همش اصرار داره که بیاد خواستگاری ولی هر روز به یه بهانه مانعتراشی میکنه! دفعه اول چون مادرش با اینجور ازدواجا مخالفه مانعتراشی میکنه!
🌸 دفعه دوم بهونش اینه که تو بهم بیاعتماد شدی، نمیشه با این بیاعتمادی زندگی رو شروع کرد! و… این «مانعتراشی» نشونه همین افراده! نشونه دومش همینه که فعلاً «نمیتونه فراموشش کنه» پس رابطه هست ولی به بهانههای مختلفی خواستگاری یا ازدواج نیست! چون اگه مستقیم به دختر بگه چی ازت میخوام، ممکنه درخواستش از سمت دختر رد بشه پس یه پوششی واسه خودش انتخاب میکنه! «نمیتونم فراموشت کنم – میخوام ازدواج کنم» حالا واسه اینکه به هدفش برسه «مانعتراشی» میکنه!
🌸 تا الان که موفق نشده ولی اولین رابطهای که برقرار بشه و لذتش رو ببره به دلیل همون بهانهها قطعاً توانایی فراموشکردن دختر واسش راحتتر میشه و بهراحتی میذارتش کنار! ممکنه بگه: «با این وضعی که داری و بهم بیاعتماد شدی نمیتونیم باهم زندگی کنیم» خلاصه بعد از برقراری رابطه، تازه یادش میاد که ما نمیتونیم باهم زندگی کنیم!
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_مجردان